از ابتدای پیدایش تمدن در سرزمین ایران و تشکیل اولین حکومت‌ها در چند هزار سال پیش تا همین اواخر دوره قاجار و پیروزی نهضت مشروطه – یعنی حدود صد سال پیش- سوادآموزی و تعلیم و تربیت ابتداییِ کودکان و حتی بزرگ‌سالان، امری مردمی و غیردولتی بود. هرچند که در بعضی دوره‌های خاص، سوادآموزی امری طبقاتی بود و حکومت، بجای تشویق عموم مردم به یادگیری خواندن و نوشتن، از سوادآموزی طبقات فرودست جلوگیری می‌کرد(!)، اما در بقیه زمان‌ها، بخصوص دوره‌ی اسلامیِ ایران، مساجد و مدارس محلی یا همان مکتب‌خانه‌ها عهده‌دار آموزش «خواندن و نوشتن» و «حساب‌وکتاب» و شرعیات بودند.
اما بلافاصله بعد از انقلاب مشروطه و آشنایی ایرانیان با آداب‌ورسوم کشورداری فرنگیان، قبول مسئولیت دولت برای آموزش همگانی مردم موردتوجه قرار گرفت. هم‌زمان با این مطالبه، آموزش سواد به بزرگ‌سالان نیز مهم شد و اولین کلاس «اکابر» -یا همان کلاس بزرگ‌سالان- در سال ۱۲۸۶ شمسی یعنی یک سال پس از امضای فرمان مشروطه، در شهر شیراز تشکیل شد.
اما اولین برنامه‌ی نظام‌یافته‌ی سوادآموزی بزرگ‌سالان به دوره پهلوی اول برمی‌گردد. «سازمان تعلیمات اکابر» اولین سازمانی است که به‌طور رسمی برای باسواد کردن بزرگ‌سالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تأسیس شد و متأسفانه فقط پنج سال یعنی تا زمان اشغال ایران در شهریورماه ۱۳۲۰ زنده ماند و زیر پوتین متفقین جوان‌مرگ شد. البته در همین مدت کوتاه حدود ۱۸۰ هزار نفر در این کلاس‌ها باسواد شدند. در ادامه‌ی دهه بیست، تشکیل کلاس‌های اکابر به‌صورت غیرمتمرکز تحت نظارت وزارت فرهنگ ادامه داشت و برای بزرگ‌سالان، کلاس‌های شبانه در فضای مدرسه‌های موجود، تشکیل می‌شد...